:: پول اندازي ، پُل اِندَزي
pol endazy
از تعاوني هاي سنتي در حوزه مالي واعتباري كه معمولاً در مراسم عروسي وختنه سوري بيشتر رايج است پول اندازي است .كه در اين گونه مجالس معمولاً در روز آخر مراسم كه البته امروزه مراسم معمولاً يك روز است .بعد از اين كه داماد را در عصر روز مراسم طي مراسم خاصي به مظهر قنات برده ولباس هاي دامادی را در حین شادی و پایکوبی افراد تعویض می کنند و معمولاً مسیر خانه داماد تا دهانه قنات و برعكس رابه صورت دسته جمعي و با ساز ودهل در حالي كه جوانان داماد را روي دوش خود حمل مي كنند طي مي كنند .سپس هدايايي كه روي سيني هايي چيده شده است وشامل شيريني وآجيل ،…… روغن ، قند ، كفش براي مادر وخواهران عروس و…. را افراد در حالي كه اين طبق ها را روي سر گرفته اند به خانه پدر عروس مي برند و افرادي كه اين طبق ها را حمل مي كنند يك دستمال پارچه هاي به عنوان هديه دريافت مي كنند سپس جهيزيه ی عروس را در صفوف منظم ودر معيت نوازندگان به طرف خانه داماد حمل مي كند .حمل اين تعداد كالا كه برخي از قطعات آن هم نسبتاً سنگين است جز در سايه اين همياري امكان پذير نيست . البته اگر چه امروزه وسايل نقليه ی موتوری به كمك انسان آمده ولي هنوز هم در بافت قديمي روستاها كه امكان تردد اتومبيل وجود ندارد جز با كمك مردم اين امر امكان پذير نيست .پس از پايان انتقال جهيزيه كه معمولاً نزديك غروب آفتاب به پايان مي سد .نوبت به صرف شام مي رسد .پس از جمع كردن سفره افراد هداياي نقدي خود را تقديم مي كنند . و از طرف داماد نيز به هركدام از افرادي كه پول داده اند دستمالي حاوي مقداري آجيل كه معمولاً شكلات ،هسته زردآلو(خِستَک) ،بادام(بادُم) ، برگه زردالو (کِشتَه) و… است .اهدا مي گردد .لازم به ذكر است كه امروزه در اين سنت تغييراتي ايجاد شده از جمله اين كه به جای دستمال حاوي آجيل فقط شيريني تعارف مي شود و دو نفر مسئول جمع آوري هداياي نقدي افراد مي شوند ونام اهدا كننده و مبلغ هديه شده را در دفتر يادداشت مي كنند .تا در آينده اين هدايا را معمولاً با مبالغي بالاتر تلافي كنند ،چيزي كه جامعه شناسان آنرا نوعي مبادله مي دانند .به تعبير آنان زندگي اجتماعي از مبادلات تشكيل شده است ، مبادله ي آداب ، اموال ، زنان و مبادله ي قدرت ، به نظر مي رسد كه الزام به تقابل در افعال اجتماعي را همه ي افراد ودر همه ي جوامع وهمه ي تمدن ها حس كرده باشند .وهدف بخش مهمي از قواعد ونهادها نيز چيزي جز استقرار وسازمان دادن مبادلات نيست .پس مي توان مبادله را نوعي رابطه ي اجتماعي بنياني وبنيادي دانست .(هانري مندراس ، 1354: 252) پيتر بلا نیز به تبيعت از مارسل موس مي نويسد : « خدمات پاداش دهنده ، حقي براي ديگران ايجاد مي كند و او را وادار مي سازد تا به نوعي در صدد جبران آن بر آيد ( توسلي ، 1370 :421) پس از صرف شام همگي در محلي كه از قبل براي تماشا پيش بيني شده است به جشن وشادماني مي پردازند كه شامل ساز ودهل ورقص محلي ،فرياد (آواز خواني) وگاه اجراي نمايش است .
در انتهای مراسم « عروس كشون » انجام مي گيرد . افراد به طور دسته جمعي با ساز و دهل به طرف خانه ي عروس حركت كرده وپس از خداحافظي عروس با اطرافيان كه معمولاً با گريه وزاري همراه است .داماد چادر سفيدي بر سر عروس انداخته و در حاليكه زنان آنها را احاطه كرده اند به همراه خيل شركت كنندگان كه مردان در جلو و زنان كه عروس وداماد هم پيشاپيش زنان حركت مي كنند به طرف خانه ي داماد حركت مي كنند كه البته با صلوات فرستادن واسپند دود كردن همراه است . در آستانه خانه داماد معمولاً عروس خانم توقف کرده و بعد از قول گرفتن از داماد در مورد هدیه یا سفر وارد خانه داماد می شود که در این جا گوسفندی را جلو پای عروس و داماد ذبح می کنند و کفش عروس و داماد را اندکی به خون این گوسفند آغشته می کنند . عروس و داماد وارد اتاقی که از قبل اراسته شده می شوند و مراسم خاصی در این جا انجام می شود که فعلاً مجال گفتن آن نیست.
عصر روز بعد مراسم پاتختي توسط خانم ها انجام مي شود . كه معمولاً در اين مراسم نزديكان عروس وداماد هداياي خود را كه معمولاً غير نقدي است ارائه مي كنند .خانم ها نيز هداياي نقدي خود را به داخل ظرفي كه در نزديكي عروس و داماد است مي گذارند در اين مراسم معمولاً جهيزيه عروس به حاضران نمايانده مي شود .
ياریگري و تعاون اگر چه از تأكيدات دين مقدس اسلام است .وهمواره براين امر مهم بخصوص در امور خير وشايسته تأكيد شده ( تعاونوا علي البر والتقوي) و گرچه اين شيوه ها از دير باز كارايي خود را در پاسخگويي به نياز جوامع متناسب با شرايط جغرافيايي واجتماعي نشان داده است .ولي متأسفانه عدم توجه به روستا ها ورها شدن آنها به حال خود سبب متلاشي شدن اين شيوه هاي كهن وعدم جايگريني آن با شيوه هاي كارآمد گرديده است چيزي كه انگيزه ماندن ومبارزه با ناملايمات روستا را براي مردم كاهش داده و مهاجرت روز افزون روستائيان به شهرها را در پي داشته است .چنانكه همين روستايي كه برخي از نمودهاي همكاري آنان را دراين جا آوردم جمعيت آن امروز در مقایسه با صد سال پيش نه تنها افزایش نیافته بلکه سیر نزولی داشته است . بي سبب نيست كه ايليچ توسعه ي اقتصادي مدرن را به عنوان فرآيندي توصيف مي كند كه از طريق آن ملتهايي كه قبلاً خود كفا بوده اند مهارتهاي سنتي خود را از دست مي دهند ومجبور مي شوند براي سلامتشان به پزشكان ، براي تعليم وتربيتشان به معلمان ، براي سرگرمي به تلويزيون وبراي معيشت خود به كار فرمايان متكي باشند .(گيدنز ،1376: 470)
روستاهاي ما كه روزي صادر كننده محصولات كشاورزي ودامي به شهرها بودند امروزه مصرف كننده و وارد كننده اين محصولات هستند . قنات هايي كه با همت بلند گذشتگان با حداقل امكانات وبا اراده وپشتكار ايجاد گرديده اند . امروزه در سايه ي بي توجهي و كوتاهي نسل حاضر يكي پس از ديگري تخريب مي شود .حال آنكه اين ها شاهكارهاي فرهنگي ومیراث فرهنگی و سرمایه ملی کشور هستند و حاكميت ، بايد به عنوان سرمايه ي ملي حفاظت آن را به عهده بگيرد .
اگر حكومت پهلوي با مدرنيزاسيون وارائه طرحهاي همچون اصلاحات ارضي زمينه ي نابودي اين تعاوني هاي سنتي را فراهم آورد .شايسته است كه دولتمردان امروزي ما در جهت نهادمند كردن اين شيوه هاي پسنديده در دروستاها اقدام كنند .چرا كه بهتر از هر شيوه ديگري خواهد توانست پاسخگوي نياز اين مناطق باشد .
حاصل اين آمد كه يار جمع باش
همچو بتگر از حجر ياري تراش
زان كه انبوهي وجمع كاروان
رهزنان را بشكند پشت وسنان (مــولــوي)